او می تواند درست بگوید، اما این روند کندی خواهد بود، و با توجه به کمبود شدید مسکن، آیا ما می توانیم قمار را انجام دهیم؟ اتحادیه اروپا 2011 با اجازه دادن به چیزی که به نظر انعطاف پذیری معقول برای توسعه دهندگان می رسد، از سفتی ایدئولوژیک به نفع عملی بودن فوری جلوگیری می کند. هدف آن ایجاد مسکن و شغل در حال حاضر همزمان با ایجاد نیروی کار است که در دراز مدت می تواند برای استخدام توسط اتحادیه های ساختمانی آماده باشد.
ویکس، که ریاست کمیته مسکن و توسعه جامعه مجلس را بر عهده دارد، به من گفت: “من دوست ندارم در میانه یک دعوای کارگری باشم.” اما او استدلال کرد که اتحادیه اروپا 2011 شرایط را برای کارگران ساختمانی در کالیفرنیا بهبود می بخشد دقیقاً به این دلیل که فقط به کارگران اتحادیه محدود نمی شود. او گفت: «این یک لایحه قویتر برای کارگران و کارگران نسبت به هر گزینه دیگری است، زیرا ما در حال ایجاد بستری هستیم که همه باید به آن پایبند باشند، اتحادیهها و غیر اتحادیهها».
وقتی به ویژگی های صنعت ساخت و ساز نگاه می کنید، این یک استدلال قانع کننده می شود. اساساً دو نوع کارگر ساختمانی در آمریکا وجود دارد: افرادی که خانه میسازند و افرادی که همه چیز را میسازند. به گفته اسکات لیتل هیل، تحلیلگر شورای منطقه ای نجاران کالیفرنیا، اکثر کارگران ساختمانی در کالیفرنیا در ساختمان های غیرمسکونی یا پروژه های کارهای عمومی کار می کنند، که معمولا دستمزد بسیار بالاتر و مزایای بهتری نسبت به کار خانه سازی دارند.
جی برادشاو، دبیر اجرایی و خزانه دار اتحادیه نجاران کالیفرنیای شمالی، تخمین می زند که حدود 330000 کارگر ساختمانی مسکونی در کالیفرنیا وجود دارد و تنها 5 تا 10 درصد از آنها عضو اتحادیه هستند. او گفت که این صنعت “صحنه جرم و جنایت است” و مملو از “نقض قانون کار، قاچاق انسان، پرداخت نقدی، دلالان کار، تقلب مالیاتی” است. تقریباً نیمی از خانوادههای کارگران ساختمانی کالیفرنیا نوعی کمک عمومی دریافت میکنند.
بردشاو این کارگران را بهعنوان مجموعهای از اعضای جدید اتحادیه میبیند. او استدلال میکند که با تعیین حداقل دستمزد و استانداردهای مزایا برای پروژههایی که توسط این لایحه مجاز است، AB 2011 “به بالا بردن این کارگران از آن صحنه جرم کمک میکند” – و سپس اتحادیه او میتواند بیرون برود و به آنها در سازماندهی کمک کند.
مجلس قانونگذاری کالیفرنیا توسط دموکرات هایی اداره می شود که عموماً به شدت طرفدار کار سازمان یافته هستند. بنابراین شکاف بین اتحادیه ها در اتحادیه اروپا 2011 برای بسیاری از قانونگذاران یک معضل ایجاد می کند. آیا آنها باید با NIMBY و اتحادیه های ساختمانی که استدلال می کنند هر لایحه ای که به کارگران اتحادیه نیاز ندارد، کارگران را به خطر بیندازند یا با YIMBY ها، نجاران و کارمندان دولتی که طرفدار ساختمان های بیشتر با استانداردهای استخدامی قوی هستند، طرف شوند؟
من با نجارها و YIMBYها هستم. اتحادیه اروپا 2011 تلاشی ظریف برای رسیدگی به یک بحران پیچیده است. کالیفرنیا به مسکن بسیار بیشتری نیاز دارد. مراکز خرید و پارک های اداری مکان های ایده آلی برای ساخت آن هستند. و تضمین دستمزدهای قابل زندگی راهی برای تبدیل ساخت و ساز به شغل بسیار جذابتری است که در نهایت میتواند موهبتی برای جنبش کارگری باشد.