پیمان مولوی، اقتصاددان در روزنامه اعتماد نوشت: آخرین مصوبه شورای بانک و اعتبار به ویژه اخذ مالیات از حساب هایی که بیش از 35 میلیون تومان گردش مالی دارند و یا بیش از 100 تراکنش در ماه دارند، از جمله موضوعاتی است که تصویری واضح از واقعیت اقتصاد ایران واقعیت شفاف یک اقتصاد تحریم شده و راکد که مانند اقتصادهای توسعه یافته از مردم مالیات می گیرد، اما خدماتی را در قالب کودکان فقیر به آنها ارائه می دهد.
در فضاهای اقتصادی، اگر نخواهید یا نتوانید به واقعیت های موجود و روش های علمی توجه کنید، همیشه در مسیر ایجاد مشکلات برای مردم خواهید بود. در اقتصاد ایران طبق آمار بانک مرکزی در هر ثانیه 34 میلیون تومان وجه نقد ایجاد می شود. روش محاسباتی او نیز به همین صورت است که مقدار نقدینگی در یک سال تقسیم بر 12، تقسیم بر 24، تقسیم بر 60 و دوباره تقسیم بر 60 می شود که مقدار وجه نقد در هر ثانیه را می دهد.
در واقع معادل 1100 دلار در ثانیه سود صادراتی است که ایران باید از نفت می داشت اما به دلیل تحریم ها از آن محروم شده است. یعنی در هر ثانیه ایران به دلیل تاخیر در امضای قرارداد حداقل 1100 دلار ضرر می کند.
توجه داشته باشید که این مبلغ فقط برای جریان نقدی است و سایر زیان های ایران در سایر حوزه ها نیز وجود دارد. اما برای اطلاع از مالیات باید خدماتی ارائه کرد که در ازای آن مالیات منطقی باشد. به عنوان یک اقتصاددان و یک فعال اقتصادی فعال، برای انجام یک سفر کاری عادی با طیف وسیعی از مشکلات مواجه هستم. برای سفر مجبورم از خودروی شخصی استفاده کنم اما با جاده هایی مواجه هستیم که نور کافی ندارند و مشکلات زیادی دارند.
در این شرایط باید از دولت و نظام اقتصادی پرسید که برای کدام خدمات مدام میزان مالیات را افزایش می دهید؟ آیا ساختارهای حمل و نقل کیشور به روز شده است؟ آیا خدمات ویژه تفریحی، ورزشی و رفاهی ارائه می شود و… تنها یک پاسخ برای این سوالات وجود دارد; دولت کسری بودجه دارد و باید از درآمد مردم برای جبران آن استفاده کند. لازم به ذکر است که این 35 میلیون تومان اعلام می شود که حدود 1100 دلار است. این مبلغ در مقایسه با درآمد اتباع امارات، عربستان، ترکیه و غیره عددی نیست. ضمن اینکه ایرانی ها واردات کمی دارند. واردات ایران حدود 200 دلار در ماه است.
وقتی دولت به سمت ارائه خدمات بدون اخذ مالیات حرکت می کند، زمینه مهاجرت ایرانیان به کشورهای همسایه یا بازاریابی آنها را به اقتصاد واسطه، زیرزمینی و غیرشفاف فراهم می کند. این نوع تصمیم گیری، حتی اگر حجم آن کم باشد، از اعتبار اقتصاد ایران می کاهد و زمینه خروج سرمایه از کشور را فراهم می کند. امیدوارم با تذکر رسانه ها و فعالان اقتصادی در این تصمیم تجدید نظر شود تا شاهد آسیب های بیشتر به اقتصاد و کسب و کار ایرانیان نباشیم.